نشست ارزیابی سیاستهای توسعه گردشگری روستایی در ایران در روز چهارشنبه 16 اسفند ماه 1402 از ساعت 14:00 الی 16:00 توسط پژوهشکده سوانح طبیعی و کرسی یونسکو در مدیریت سوانح طبیعی با همکاری هسته توسعه روستایی دانشگاه تهران و انجمن علمی جغرافیا و برنامهریزی روستایی ایران با حضور علاقهمندان به مباحث توسعه و برنامه ریزی روستایی، بصورت حضوری و برخط در سالن جلسات پژوهشکده سوانح طبیعی برگزار گردید.
در ابتدای این نشست، جناب آقای دکتر فرهاد عزیزپور، دبیر علمی نشست و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی ، ضمن خیرمقدم به شرکت کنندگان در این نشست، بر اهمیت توجه به ظرفیتهای مناطق روستایی تاکید نمودند و بیان داشتند یکی از ظرفیتهای بالقوه موجود در نواحی روستایی، وجود جاذبه های طبیعی و فرهنگی فراوان در نواحی روستایی است که می تواند به جذب گردشگر کمک شایانی نماید، ایشان تدوین سیاست ها را به عنوان راهبردی در توسعه گردشگری در نظر گرفت.
سخنران اول این نشست، دکتر ابوطالب قاسمی وسمه جانی، مدیر مطالعات آموزش و پژوهش وزارت میراث سخنرانی خود را با موضوع گردشگری روستایی، آنچه دولت انجام میدهد و در چه مسیری سیر میکند آغاز نمود و بیان داشتند یکی از راهبردهای توسعه گردشگری، توجه به گردشگری خویشاوندی است البته در این بین بی توجهی به زیرساختها و ناشناخته بودن ظرفیتهای گردشگری از مهمترین چالشهای این حوزه است. ایشان معرفی و تولید محتوی گردشگری، حفاظت و پایداری با نگاه به احیا میراث روستایی را از جمله مواردی است که می تواند به گردشگری کمک نماید.
مدیر مطالعات آموزش و پژوهش وزارت میراث، توسعه گردشگری روستایی را در گرو انسجام و هماهنگی بین بخشی نهاد ها و دستگاهها برشمارد و خاطر نشان نمود توجه به هماهنگی بالاخص در برنامه پنجم مورد تاکید قرار گرفته است. ایشان همچنین حفظ شرایط و بکر بودن روستاها مواجه با تغییرات محیط روستا و دگرگونی را از جمله عواملی برشمرد که باید بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد.
دکتر قاسمی در بخش پایانی صحبتهای خود به موضوع آینده گردشگری روستایی اشاره کردند و تصریح نمودند محیط زیست روستاها، دیجیتالی شدن، اختلافات و درگیریهای میان گردشگران و مردم، خانه های دوم، سرایداری و پایین بودن اشتغال این حوزه را مباحثی برشمرد که باید مورد توجه سیاستگذاران قرار بگیرد.
سخنران بعدی این نشست، جناب آقای دکتر محمدرضا رضوانی سخنرانی خود را با موضوع بررسی سیاستهای توسعه گردشگری روستایی آغاز نمودند و بیان داشتند که سابقه سیاستگذاری در حوزه گردشگری از برنامه چهارم توسعه مورد توجه واقع شد. ایشان لوجود تنوع های مختلف در حوزه گردشگری و وجود فرهنگ های مختلف را از جمله قابلیت های بالقوه موجود در مناطق روستایی دانست و بیان داشتند که توجه به رویکرد مشارکتی در تدوین سند و انسجام در سطوح گردشگری از پیشنیازهای موجود اشاره کردند.
دکتر رضوانی، نقطه عطف توجه به گردشگری را برنامه چهارم و پنجم دانست که باعث شد این صنعت بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد. ایشان در ادامه در ارتباط با سیاستهای گردشگری، سطوح تدوین شده را چالش برانگیز دانست و بیان داشت در نگاه ملی موضوع گردشگری روستایی کمتر مورد توجه قرار گرفته و عمده اسناد و سیاستهای تبیین شده معطوف به حوزه گردشگری به صورت کل بوده است.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران، تعیین روستاهای هدف گردشگری در برنامه چهارم را نقطه عطفی در توسعه گردشگری روستایی دانست که باعث شد طی این برنامه 900 روستا شناسایی شود و از بین این روستاها، طرح راهبردی-ساختاری برای 40 روستا در نظر گرفته شود که در اجرا با مشکل مواجه شد. ایشان در ادامه تدوین مسیرهای گردشگری را از جمله اقداماتی دانست که در برنامه های توسعهی به آن توجه شد البته عمده مسیرهای گردشگری از شهر آغاز و به مناطق پیرامونی شهرها که جاذبه های لازم را دارند، برشمرد.
دکتر رضوانی، در ارتباط با حوزه گردشگری، ایجاد اقامتگاههای بومگرد حدود 400 مورد و تدوین آئین نامه های مرتبط با گردشگری کشاورزی را در سال 1400 از اقداماتی بر شمرد که صورت پذیرفته است. ایشان در ادامه به تعیین شعار گردشگری روستایی در سال 2020 توسط سازمان جهانی گردشگری را به عنوان نقطه عطف برشمرد که باعث شد توجه به روستائیان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. عضو هیات علمی دانشگاه تهران در بخش پایانی صحبتهای خود فقدان چشم انداز و راهبرد در حوزه گردشگری و مبهم بودن آینده گردشگری را چالشهای برشمرد که باید بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد.
سخنران بعدی این نشست جناب آقای مهندس فرامرز پارسی، مدیرعامل شرکت مشاوره عمارت خورشید بودند ایشان صحبتهای خود را مفهوم و مبانی بنیادین در حوزه تجربه زیستی و هویت در گردشگری آغاز نمودند و بیان داشتند اگر فرایند ورود به روستا بدون توجه به مبانی نظری باشد، باعث عدم موفقیت روستا بالاخص در حوزه مرمت شده و کمی شدن فعالیت ها و صرفا آمارسازی مورد توجه واقع می شود. ایشان در ادامه به لزوم مبانی نظری در حوزه مرمت، هویت و احیا مناطق روستایی توجه دارد. تجربه زیسته انسانها، معیار شکل گیری هویت و ارتباط با محیط پیرامون می باشد. ایشان همچنین در رابطه با محیط پیرامون سه دیدگاه شامل، روابط بقا، روابط متقابل زیستن و روابط درون جامعه را تشریح نمودند که این عوامل باعث شکل گیری فرهنگ و انتقال فرهنگی به نسلهای آینده خواهد شد.
ایشان در ادامه به این نکته تاکید داشتند که مفهوم، امر مقدسی است که اگر همراه با تجربه باشد باعث پایداری و حفظ رفتارها در مقابل تغییرات می شود. ایشان در ادامه خاطر نشان کردند که سه حوزه زیستی، روستا نشینی، قلعه نشینی و شهرنشینی را بیان نمودند که حوزه قلعه نشینی مدتها از بین رفته است و شهر نشینی به عنوان حوزه غالب دیکر حوزه ها شناخته شده است. مدیرعامل عمارت خورشد در ادامه اظهار داشتند که شهر به دلیل پدیده جمعیت، باعث تغییرات زیادی شده است که از جمله آن میتوان به این نکتخ اشاره نمود که حلقه اتصال تجربه زیسته از بین رفته است که این عامل بدلیل نفوذ رسانه ها و ارتباطات جمعی در میان شهر بوده است. گردشگری به عنوان موتور اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است و می تواند مانند تیغ دولبه عمل کند و آمارسازی ممکن است باعث از بین رفتن گردشگری شود.
ایشان در بخش پایانی صحبت های خود اظهار داشتند که مبنای اقتصاد روستا، کشاورزی و دامداری می باشد و گردشگری نماد زیبای مدرن است و ضروری است بین گردشگری و هویت روستا پیوند برقرار شود.
سخنران پایانی این نشست، دکتر ذبیح الله ترابی، استادیار گروه جغرافیای دانشگاه مدرس، سخنرانی خود در رابطه با چالشهای سیاستگذاری روستایی آغاز نمودند و خاطر نشان نمودند که آرمانگرا بودن اسناد تدوین شده در حوزه گردشگری و نبود ارتباط بین سیاستها و راهبردها از جمله چالشهای فراروی سیاستگذاری است، ایشان همچنین به مغفول بودن مباحث انسانی و عدم توجه به خود گردشگران و تجربه گردشگری را از دیگر چالشهای موجود در این حوزه بیان نمودند.
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، دولت محوری در تدوین سیاست ها و مبهم بودن جایگاه مردم بالاخص انجمنهای مردمی را از دیگر چالشهای حوزه سیاستگذاری گردشگری برشمردند و به دنبال یافتن پاسخ برای سوالات زیر بوده اند
آیا هدف اصلی سیاستهای حوزه گردشگری، افزایش تعداد گردشگران می باشد یا پایداری در حوزه روستا در اولویت اصلی می باشد، ایشان در ادامه این سوال را مطرح نمودند که اساسا آیا به دنبال ماندگاری جمعیت در روستاها هستیم یا رشد اقتصادی هدف نهایی خواهد بود و نکته حائز اهمیت این است که در سیاستگذاری، نقش مردم و مشارکتهای مردمی چه جایگاهی دارد و در خاتمه آیا برای جامعه محلی، آموزش جزو اولویت ها قرار میگیرد یا خیر؟
دکتر ترابی در بخش پایانی صحبتهای خود، به مصنوعی بودن و وارداتی بودن فرهنگی در سالیان اخیر اشاره داشتند و به این نکته تاکید کردند که نبود چارچوب سیاستگذاری در سطوح منطقهی و محل و مبهم بودن جایگاه سازمان ها و بی توجهی به بازارسازی در مناطق روستایی و نبود سیاستهای مرتبط با بازارسازی را از مهمترین اقداماتی برشمرد که باید مورد توجه قرار بگیرد.
در بخش پایانی نشست، حاضریت دیدگاههای خود را در ارتباط با موضوعات مطرح شده، بیان نمودند که از جمله آنها توجه به آموزش و فرهنگ در سیاستها، رفع موانع که باعث ورود گردشگران به روستا شده اند و مبهم بودن دستگاههای متولی حوزه گردشگری و بهره مندی از ظرفیت های جامعه محلی از مهمترین نکاتی بود که اشاره شد.