به گزارش روابط عمومی پژوهشکده سوانح طبیعی، نشست راهبردهای پایدارسازی تثبیت جمعیت روستایی در کشور در روز چهارشنبه 20 دی‌ماه 1402 از ساعت 14:00 الی 16:00 توسط پژوهشکده سوانح طبیعی و کرسی یونسکو در مدیریت سوانح طبیعی با همکاری هسته توسعه روستایی دانشگاه تهران و انجمن علمی جغرافیا و برنامه‌ریزی روستایی ایران با حضور علاقه­مندان به مباحث توسعه و برنامه­ریزی روستایی، بصورت حضوری و برخط در سالن جلسات پژوهشکده سوانح طبیعی برگزار گردید.

سخنران اول این نشست، سرکار خانم دکتر الهام فتحی، رئیس گروه جمعیت و سلامت مرکز آمار ایران، سخنرانی خود را با موضوع بررسی روند تحولات جمعیت روستایی ایران و چشم انداز آن تا افق 1430، آغاز نمودند ایشان در ابتدا به نقش و جایگاه روستا در کشور اشاره نمودند و مهم­ترین ابزار توسعه و برنامه­ریزی روستایی را، آگاهی از نسبت جمعیتی روستایی بیان نمودند و مهاجرت را حاصل مکانیزه شده کشاورزی دانستد. وی در ادامه به بررسی تحولات جمعیتی در مناطق روستایی پرداخته و اظهار داشتند بر اساس سرشماری­های صورت گرفته سهم جمعیت روستایی کشور از 68.2 درصد در سال 1335 به 26 درصد در سال 1395 رسیده است، همچنین بر اساس آخرین سرشماری انجام شده در سال 1395، رشد جمعیت در مناطق روستایی و شهری، به نسبت دوره­های گذشته روند کاهشی را به خود گرفته است، نکته حائز اهمیت در حوزه جمعیت روستایی، عدم توزیع مناسب جمعیت روستایی در مناطق مختلف است بگونه­ای که جمعیت روستایی در مناطق شمالی و غربی از تراکم بیشتری به نسبت سایر مناطق قرار دارد.

 

ایشان در ادامه بیان داشتند افزایش تدریجی جمعیت روستاهای پر جمعیت سبب تبدیل آن­ها به سکونتگاه­های شهری می شود و ویژگی­های جمعیتی تا سال 1430 را کاهش مطلق و نسبی جمعیت روستایی، کاهش میزان باروری، بهبود امید به زندگی از بدو تولید، کاهش رشد جمعیت روستایی، زنانه شدن سالمندی، سالخوردگی و افزایش نسبت وابستگی یا بار تکفل دانستند.

رییس گروه آمارهای جمعیت و سلامت، مرکز آمار ایران تصریح کردند: کاهش تعداد سکونتگاه­های روستایی، در نتیجه تبدیل بی رویه مناطق روستایی به شهری و نیز گسترش و تجاوز شهرها به نواحی روستایی و تلفیق آبادی­های حومه شهرهای بزرگ علاوه بر رشد شهرنشینی، تهدیدی برای آینده اراضی کشاورزی و امنیت غذایی به شمار می­رود که برای حل این مشکل وضع قوانین برای محدودیت در تبدیل مناطق روستایی به شهری و تغییر اراضی کشاورزی پیشنهاد دادند.

به اعتقاد فتحی راهبردهای اشتغالزایی روستایی باید به گونه­ای تدوین شود تا ارمغان آن­ها، درآمدزایی برای روستایان به ویژه برای فقرا و افزایش ارزش افزوده و بهره­وری نیروی کار و در نهایت توأم سازی پیشرفت و عدالت باشد و یکی از فرصت­های شغلی نوین را گردشگری پایدار روستایی دانستند، زیرا این نوع گردشگری، به عنوان فعالیتی مطرح است که درآمد شهری را وارد نواحی روستایی کرده و در معکوس­سازی مهاجرت شهری ـ روستایی اثر گذار بوده و اثرات اجتماعی و محیط زیستی را به حداقل می­رساند.

دکتر فتحی در بخش پایانی صحبت­های خود، اظهار داشتند که ارزشمند کردن نیروی انسانی در نقاط روستایی از طرق توجه به ظرفیت بالقوه جمعیت جوان روستایی و تواناسازی آنان در زمینه­های مختلف، ایجاد بسترهای اجتماعی و زیر ساخت­های اقتصادی مناسب با استفاده از منابع موجود در مناطق روستایی و افزایش توان علمی و تخصصی مناطق روستایی با ایجاد بسترهای مناسب اقتصادی در جهت تولید و توزیع محصولات کشاورزی و صنایع دستی از طریق تأسیس کارگاه­های کوچک و بزرگ و حمایت از آن­ها محقق خواهد شد.

سخنران بعدی این نشست، جناب آقای دکتر اسمعیل زیارتی، رئیس مرکز آموزش و پژوهش شورای عالی استان­ها، سخنرانی خود را با موضوع راهبردهای پایدارسازی و تثبیت جمعیت روستایی در کشور آغاز نمودند. ایشان در ابتدا با یک نگاه آماری روند تحولات روستایی را تشریح نمودند و بیان داشتند بر اساس آخرین اطلاعات منتشر شده، از مجموع جمعیت روستایی در کشور 97.5 درصد جمعیت 39601 روستا و تنها 2.5 درصد از جمعیت 22683 آبادی اسکان دارند، همچنین ارزیابی بیانگر آن است که مجموع جمعیت روستایی 78.2 درصد در نیمه شمالی و غربی کشور و 21.8 درصد از جمعیت در نیمه جنوبی و شرقی کشور قرار دارند که بیانگر عدم توزیع جمعیتی روستاها در کشور می باشد.

دکتر زیارتی در بخش دیگر از صحبت­های خود به این موضوع اشاره کردند که چرا علیرغم توسعه زیرساخت­ها در نواحی روستایی، بحران پایدارسازی جمعیت همچنان پابرجاست، ایشان یکی از مهم­ترین عوامل ناپایداری را مباحث اقتصادی، کاهش منابع آبی و تولیدات کشاورزی دانست که این عوامل باعث بروز مهاجرت در مقاطع مختلف شده است.

ایشان در ادامه به مبحث مهاجرت در میان کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه پرداختند و بیان داشتند که مهاجرت جزو لاینفک توسعه اقتصادی در کشورها است، با این حال مهاجرت در کشورهای توسعه یافته هماهنگ و متناسب با صنعتی شدن رخ داده است، اما مهاجرت در کشورهای توسعه نیافته باعث مشکلات اقتصادی و اجتماعی و بروز نابرابری می­شود. وی در ادامه بیان داشتند که به عقیده کارشناسان، براي پرداختن به موضوع مهاجرت روستایی بهتر است به جاي پرداختن به عوامل پایداري جمعيت به شناسایی عوامل ناپایداري جمعيت پرداخت.

رئیس مرکز آموزش و پژوهش شورای عالی استان­ها در بخش پایانی صحبت­های خود به ضرورت بازآفرینی در حوزه توسعه روستایی اشاره کردند و بیان داشتند برای پایدارسازی جمعیت روستایی باید به توسعه متوازن مراکز رشد روستایی و بهره مندی از الگوهای موفق کارآفرینی و بهره مندی از ظرفیت­های موجود در مناطق روستایی با تاکید بر گردشگری، مکانیزاسیون و شیوه های صحیح الگوی کشت اشاره داشتند. ایشان در انتها لازمه پایدارسازی را نیازمند برنامه ریزی بلندمدت دانست و توجـه بـه مقوله پایـداري در برنامـه هاي بلندمـدت در زمينـه هاي مختلـف ازجملـه پایـداري منـابع محيطــی، كارآمـدي نيـروي انســانی، كاهش فقر، ارتقاي شاخص­هاي كيفيت زندگی و... كه تحقق آن­ها نيازمند فعاليـت در دورة زمانی طولانی مـدت است.

دکتر علی اکبر عنابستانی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، سخنرانی خود را با موضوع راهبردهای پایدارسازی جمعیت روستایی با تکیه بر رهیافت روستای هوشمند آغاز نمودند و بیان داشتند به منظور پایدارسازی جمعیت روستایی باید به مقولات توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی، حفظ فرهنگ و میراث گذشته، توسعه زیرساخت­ها و تدوین چارچوب­های سیاستی و حاکمیتی تأکید نمود.

ایشان در ارتباط با توانمندسازی اقتصادی، به متنوع سازی درآمد، ایجاد اشتغال­های مولد و کارآمد و دسترسی به اعتبارات تاکید نمودند. همچنین بمنظور ارتقا رویکرد اجتماعی، آموزش، دسترسی به خدمات بهداشتی، احیا سنت های فرهنگی و توجه به سرمایه­های اجتماعی را لازمه تحقق پایداری دانستند. در حوزه رویکردهای مدیریت محیط زیستی، بهره مندی از منابع تجدیدپذیر، مدیریت ریسک و بلایا و روش­های هوشمندانه آب و هوایی و توجه به مقوله سازگاری را از الزامات بنیادی حفظ جمعیت روستایی دانستند.

عضو هیات علمی دانشکده علوم زمین دانشگاه شهید بهشتی، برنامه ریزی استراتژیک بلندمدت را یک رویکرد حیاتی برای تضمین پایداری جمعیت روستایی در کشورهای در حال توسعه دانستند که  این روش شامل یک فرآیند ساختاریافته است که به برنامه ریزان و سیاست گذاران کمک می کند تا آینده­ای مطابق با اصول توسعه پایدار را تصور کنند و سپس گام های الزم برای گذار از حال به آینده را ترسیم کنند. ایشان همچنین به چالش­های  تبدیل برنامه های بلندمدت به عمل، کشورهای در حال توسعه اشاره کردند و اظهار داشتند، مهمترین چالش­ها در حوزه برنامه ریزی اغلب شامل منابع مالی محدود، مسائل حاکمیتی، فقدان تخصص فنی و گاهی مقاومت در برابر تغییر در داخل جامعه است. پرداختن به این چالش­ها مستلزم اراده سیاسی قوی، سرمایه­گذاری در ظرفیت­سازی، مشارکت جامعه، و به طور فزاینده­ای، اهرم همکاری بین­المللی برای به اشتراک­گذاری دانش، فناوری و منابع است.

دکتر عنابستانی در ادامه صحبت­های خود به انقلاب صنعتی چهارم، عصر اینترنت(اینترنت اشیا) اشاره کردند و بیان داشتند فناوری­های نوین بالاخص در حوزه ارتباطی تحولی عظیم در سکونتگاه­های انسانی ایجاد نموده است و این امر در مناطق روستایی کمتر به آن توجه شده است، ایشان از اینترنت اشیا به عنوان ابزاری در مسیریابی، توسعه کشاورزی و مدیریت هزینه­ها نام بردند و خاطر نشان کردند که هدف همه فناوری­ها بالاخص روستای هوشمند به حکومت کردن مردم بر خود و ایجاد فرصت­های جدید در نواحی روستایی و تقویت ابتکار عمل می شود. ایشان در بخش پایانی صحبت­های خود برتاثیر رهیافت روستای هوشمند بر پایدارسازی جمعیت روستایی تاکید داشتند و بیان داشتند که روستای هوشمند می­تواند باعث افزایش خدمات در حوزه­های سلامت، آموزش،کشاورزی، حمل و نقل، یکپارچگی و تحول در اقتصاد روستای شود. در یک نگاه کلی، شکل گیری روستاهای هوشمند می تواند تأثیر مثبت قابل توجهی بر ثبات جمعیت در مناطق روستایی داشته باشد با ایجاد محیطی که رونق یک سبک زندگی پایدار و خودکفا را ترویج می­کند، در حالی که همچنان راحتی و امکانات معمول مرتبط با نواحی شهری را فراهم می آورد. این می­تواند نه تنها به حفظ جمعیت موجود در مناطق روستایی کمک کند بلکه جمعیت جدید را به این جوامع تجدید حیات یافته جذب کند.

در بخش پایانی این نشست، فرهاد عزیزپور دبیر علمی نشست به‌عنوان جمع‌بندی بیان داشت: ضرورت بازنگری و اصلاح مفهوم روستا به عنوان یک الزام در بحث ناپایداری جمعیت روستایی شناخته می‌شود. همچنین ناپایداری جمعیتی در روستاهای کشور متاثر از مجموع عواملی است که برخی از این عوامل ماهیت جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی و حتی فضایی دارد که این عوامل نیز متاثر از باورها و ارزش‌‌ها و حتی الگوهای رفتاری زناشویی است. ایشان در وضع اقتصادی، با تاکید بر کاهش ظرفیت‌ها در بخش کشاورزی و اساساً تنوع فعالیتی و به سمت فعالیت‌های جایگزین رفتن در فضای روستایی را مطرح کرد. از سوی دیگر وجود تعارضات سیاستی است که بعضاً این سیاست‌ها یکدیگر را نقض می‌کنند که در نهایت بستر برای تحول برنامه‌ریزی در سطح روستاها فراهم نمی‌گردد. همچنین نابرابری‌های فضایی، جهت‌گیری تک بعدی اساساً به توسعه و نیز تغییر اقلیم به عنوان یکی از عوامل محیطی است که بستر ناپایداری جمعیت را فراهم کرده است. باتوجه به ناپایداری که اتفاق افتاده و نیاز است نظام سیاست‌گذاری به آن توجه داشت، بسته شدن پنچره جمعیتی در افق 1430 است که اساساً می‌تواند توسعه را در مقیاس ملی و حتی مقیاس محلی و روستایی دچار چالش اساسی کند. جمعیت روستایی در آینده پیش رو اگرچه میزان مطلق آن تغییر چندانی نداشته باشد ولی در نهایتاً شهرنشینی جمعیت اتفاق خواهد افتاد.