با توسعه خدمات زیربنای و تامین نیازهای زیست اولیه در مناطق روستایی، عمده رویکرد سیاست گذاران معطوف به ماندگاری و پویایی جمعیت در این مناطق شده است، یکی از ابزارهای لازم برای حفظ این پویایی کمک به ایجاد نوآوری ها و متنوع سازی درآمد ها و کاهش هزینه ها خواهد بود.

یکی از رویکردهای که درسالیان اخیر مورد توجه سیاستگذاران و برنامه ریزان حوزه شهری و روستایی قرارگرفته است، ضرورت بهره مندی از فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و ایجاد پیوند بین فناوری ها و مدیریت روستایی است، بر اساس سیاست های ابلاغی توسط اتحادیه اروپا، پروژه هوشمندسازی در کشورهای عضو آغاز شده است. در کشورهای آسیای شرقی و امریکای شمالی هم مقوله هوشمندسازی بیش از پیش مورد توجه مدیران و برنامه ریزان قرار گرفته است و کشور آذربایجان هم پروژه هوشمندسازی را در مناطق مرزی خود آغاز نموده است.

با توجه به اهمیت هوشمندسازی، در کشور ایران هم زمزمه های هوشمندسازی بیش از پیش احساس می شود که از جمله آنها انجام مطالعه ای توسط سازمان شهرداری و دهیاریها دررابطه با الگوی مدیریت شهری و روستایی هوشمند و ساختار پیاده سازی آن متناسب با اسناد بالا دستی می باشد.

یکی ازبخش های مورد توجه در حوزه هوشمندسازی، شناخت ظرفیت ها و پتانسیل های نواحی روستایی است و پاسخگویی به این مسئله که چرا باید هوشمندسازی در نواحی روستایی مورد توجه قرار بگیرد و نکته مهم تر این پروژه چه خروجی های را می تواند داشته باشد

دررابطه با اهداف پروژه هوشمندسازی،مزیت های بسیاری می توان مطرح نمود که از جمله آنها کاهش هزینه ها و فرایند بورکراسی اداری در خدمات رسانی به مناطق روستایی، درآمد زایی و پایداری محیط روستایی از جمله این اهداف خواهد بود

از سوی دیگر مسلما پیاده سازی روستای هوشمند مستلزم بهره مندی از الگوهای موفق خارجی و بومی سازی این الگوها متناسب با وضعیت اقلیمی و فرهنگی نواحی روستایی ایران خواهد بود، که این امر می تواند به پایداری این پروژه کمک شایانی نماید، دررابطه ابعاد هوشمند سازی می توان به بخش های همچون کشاورزی هوشمند،خدمات هوشمند،گردشگری هوشمند و... اشاره کرد

البته باید به این نکته هم توجه نمود که بین روستای هوشمند و شهر هوشمند هم باید تفاوت های قائل شد هوشمندسازی در مدیریت هوشمند عمدتا معطوف به ترافیک هوشمند،مدیریت شهری و انبوه سازی است اما در روستای هوشمند عمدتا ظرفیت های طبیعی و اقلیمی و تولیدات روستایی مدنظر خواهد بود

در یک نگاه کلی می توان گفت در حوزه هوشمندسازی روستایی، کشاورزی هوشمند چه در سطح محلی و چه در سطح ملی بسیار ضروری می باشد، متاسفانه نبود یک پلتفرم در حوزه کشاورزی که بتواند میزان تولیدات و نیازداخلی محصولات را پیشبینی نماید باعث بروز چالش های فراوانی در نظام تامین و توزیع محصولات کشاورزی شده است، نمونه بارز این مشکلات را می توان در نظام تولید،توزیع و پشتیبانی از محصولاتی همچون سیب،مرغ و تولید صیفی و سبزی اشاره کرد که همه ساله باعث بروز مشکلاتی می شود که هم کشاورزان و هم مصرف کنندگان متحمل ضررهای فراوانی می شوند و در این بین فقط بخش قلیلی(واسطه گران) از آشفته باز نظام تولید محصولات کشاورزی سود میبرند.متاسفانه تصاویر انباشت محصولات همچون سیب در ارومیه،پیاز و سیب زمینی در نقاط مختلف گواه این موضوع است و در صورت تدوین چنین پلتفرمی می توان از چند ماه قبل پیش بینی نیازبازار داخلی، میزان تولید و فرایند ساماندهی تولیدات را در نظر گرفت و کمتر شاهد ازبین رفتن محصولات در باغ ها و اراضی کشاورزی بود.

امید است در آینده نزدیک پروژه هوشمندسازی به معنای واقعی مورد توجه سیاست گذاران داخلی قرار بگیرد و تجارب اجمالی داخلی درقالب یک سیاست واحد در سطح کلان تدوین و به مرحله اجرا در آید تا شاهد توسعه هدفمند و عادلانه نواحی روستایی باشیم.