مخاطرات طبیعی همواره به عنوان یکی از تهدیدهای اساسی سکونتگاههای روستایی و مزارع کشاورزی به حساب میآید. یکی از مخرب ترین بلایای طبیعی در مناطق روستایی شهری، سیلاب می باشد که علاوه بر سکونتگاههای روستایی،آسیب های فراوانی به محیط زیست انسانی وارد می کند. استان گلستان، همواره جزو پر مخاطره ترین استان های ایران محسوب می شود و در بین مخاطرات طبیعی، سیلاب به عنوان مخرب ترین عامل در این استام شناخته می شود. هنوز اذهان عمومی خاطره سیل هولناک گلستان را در سال 1380 فراموش نکرده اند و در این 17 سال، باز هم این استان درگیر سیلابهای فراوانی بوده است و همواره از زبان مسئولان شنیده ایم برای آینده فلان کار را خواهیم کرد، لایروبی می کنیم، جنگل کاری می کنیم اما... بازهم حوادث تکرار می شود و ما نمیخواهیم از بلایای طبیعی برای آینده خوب درس عبرت بگیریم، در این گزارش به بررسی وضعیت سیلاب در استان گلستان و عوامل دخیل در آن، می پردازیم و با یک نگاه آسیب شناسانه به ارزیابی اقدامات انجام شده خواهیم پرداخت.
وقوع سیل و خسارتهای بیشمار آن بیش از آنکه ناشی از قهر طبیعت باشد، نتیجه فعالیتهای ناصواب انسانی است. تخریب جنگلها و مراتع، چرای بیرویه دام در بالادست سدها و مسدود کردن غالب رودخانههای کشور با دیوارههای بتونی، انجام فعالیتهای عمرانی غیرکارشناسی، فرسایش شدید خاک به علت خشکسالیهای مداوم بخشی از دلایل وقوع سیلاب هاست.
براساس دادههای بانک اطلاعاتی خسارات سیل معاونت آبخیزداری سازمان جنگلها و مراتع کشور، سیلابها سالانه بالغ بر 10 هزار میلیارد ریال به کشور خسارت وارد کرده اند و تنها در فاصله سالهای بین 30 تا 83 سبب کشته شدن 11 هزار و 739 نفر و مفقودی 2 هزار و 381 نفر دیگر شده است. براساس اطلاعات رسمی در همین بازه زمانی 2 میلیون و 300 هزار هکتار از مزارع کشور دچار آسیب و بالغ بر یک میلیون و 580 هزار رأس دام نیز تلف شده است.
در این بین، سیل سال 80 در استان گلستان، همچنان به عنوان ویرانگرترین سیل در کشور از آن یاد میشود که 500 نفر بر اثر وقوع آن جان خود را از دست دادند.
براساس نقشههای پهنهبندی مخاطرات طبیعی از جمله سیل، گلستان از جمله استانهای سیلخیز و سیلگیر کشور محسوب میشود و از این حیث بعد از استان فارس بیشترین سیلابها را شاهد بوده و خسارتهای زیادی هم به آن تحمیل شده است.
وسعت تخریبی سیل بیستم مرداد سال 80 در شرق گلستان حدود 5 هزار کیلومتر را در برگرفت و طبق اعلام سازمان ملل در اوت سال 2001 این سیل در آن سال، رتبه یک تلفات انسانی سیل در جهان را به خود اختصاص داد. بارش شدید باران با سرعت و حجمی باورنکردنی یکی یکی روستاهای بر سر راه را نابود کرد و حتی خودروهای عبوری در محور پارک ملی گلستان را هم با خود برد. در این سیل هزاران تن خاک جابهجا و مخزن سد گلستان پر شد. این سیل در سال بعد از آن ( سال 82) درست در همان روز برای باردیگر تکرار شد و این بار هم جان تعدادی از مردم این استان و مسافران را گرفت.
براساس آمار رسمی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان گلستان از سال 70 تا 95 بیش از 120 فقره سیل بزرگ و کوچک در این استان رخ داده که تنها در سال 91 وقوع 14 فقره سیل در این استان به ثبت رسیده است.
همچنین براساس آمار خسارات سیل استان گلستان از ابتدای دهه 70 تا ابتدای سال 96 بیشترین سیلابها در مراوهتپه با 44 فقره، علیآبادکتول با 39 فقره و کردکوی با 33 فقره رخ داده است. با اینحال بیشترین خسارتها سهم شهرستانهای گالیکش، آزادشهر، مراوهتپه، رامیان، علیآبادکتول و غیره بود.
سیلاب اخیر
آخرین اثر مخرب سیل در استان گلستان، از 27 اسفند 1397 با شروع بارشهای بی سابقه آغاز شد بر اساس داده های سازمان هواشناسی میزان بارش باران بطور میانگین 210 میلی متر اعلام شده است این در حالی است که متوسط بارندگی در استان گلستان در بهترین حالت 700-750 میلی متر در چند سال اخیر بوده است. اما این تنها علت وقوع سیلاب در گلستان نبوده است دقیقا در بهمن ماه 1397 هم در دو روز 100 میلی متر باران بالاخص در مناطق شرقی گلستان ثبت شد که باعث طغیان موقتی رودخانه ها در مناطق مختلف استان شد این عامل باعث شد تا اغلب سدهای استان تا مرحله سرریز پیش بروند.
با ورود موج قوی بارش به استان گلستان در دهه پایانی سال 1397، علیرغم هشدارهای هواشناسی به مسئولان مرتبط، شاهد بی تدبیری و عدم توجه به هشدارهای اعلام شده بودیم. بسیاری از مدیران محلی چندان توجهی به اخطاریه هواشناسی نداشته و گمان می کردند ممکن است این مقدار بارش در منطقه رخ ندهد. بنابر این می تواند علل بروز سیلاب گلستان را شامل موارد زیر عنوان کرد
1- بی توجهی مدیران مرتبط به اخطارها
بر اساس بررسی عملکرد سازمان هواشناسی استان گلستان در یک ماه اخیر و بررسی الگوهای پیش یابی این سازمان 3 بار اخطاریه خود را به مدیران مرتبط و سازمان مدیریت بحران در تاریخ های 24،25،26 اسفند ارسال نمود و خواستار اقدامات پیشگیرانه در مناطق مختلف شده بود. اما متاسفانه مدیران اجرایی توجه چندانی به این اخطارها نداشته اند.
2- بحران در مدیریت بحران
عملکرد مدیریت بحران استان گلستان، در وقوع حوادث اخیر نه تنها در حادثه معدن یورت آزادشهر، در سیلاب اخیر هم به روشنی مشخص بود، انفعال مدیران این سازمان در برخورد با حوادث برهمگان محرز شده است، به عنوان مثال با وجود اخطارهای سازمان هواشناسی، سایت سازمان در این بازه زمانی دهه سوم اسفند هیچ اقدامی انجام نداده است و آخرین بروز رسانی خود را تا 3 فروردین 1397 در دوم اسفند ماه انجام داده بود. یکی از علل مهم در این سیلاب انفعال مدیران اجرایی سازمان مدیریت بحران اشاره کرد.
3- عدم تخلیه سد ها
تا قبل از شروع بارش های سیل آسا از 27 اسفندماه، بر اساس گزارش های وزارت نیرو و سازمان آب منطقه ای استان گلستان، ظرفیت سدهای بوستان، گلستان و وشمگیر به طور کامل تکمیل بوده است و مسئولان وقت هیچ گونه اقدامی را در جهت تخلیه مخازن سد ها انجام نداده اند و مسلما ورود حجم زیادی از آب به سد ها باعث بروز وضعیت اضطراری در روستاها و مناطق حاشیه ای سدها شد. بر اساس تحلیل مسیر عبور سیلاب نشان می دهد بدلیل عبور سیلاب در شهرستان کلاله، گالیکش و مینودشت کمترین آسیب به این شهرستان رسیده است و علت این ماجرا نبود سد در این منطقه و عبور حجم زیاد اب به نواحی دیگر بوده است. و نقشه های تحلیلی نشان می دهد بیشترین آسیب سیل به شهرستان های گنبد،آق قلا و گمیشان رسیده است که این عوامل نشان دهنده سردرگمی در انتقال حجم سیلاب به رودخانه اترک و گرگان رود می باشد.
4- وضعیت توپوگرافی و پوشش گیاهی
اگر نگاهی به وضعیت تنوع و پوشش گیاهی در سه شهرستان گنبد(بخش شمالی)، آق قلا و گمیشان داشته باشیم نشان دهنده این مطلب است که تخریب سیلاب در این مناطق عمدتا به دلیل پوشش ضعیف مراتع و پوشش گیاهی در این منطقه است و بروز سیلاب شدید باعث فرسایش شدیدتر خاک در منطقه شده و این عوامل باعث تشدید سیلاب در منطقه شد.
5- تخریب جنگل ها
یک نگاهی اجمالی به جنگل ها و مناطق کوهستانی گلستان داشته باشیم می توان به این نکته پی برد که میزان تبدیل جنگل ها به اراضی کشاورزی بسیار بیشتر از دیگر استان های مازندران و گیلان می باشد. متاسفانه گاها مشاهده می شود در بسیاری از مناطق استان گلستان تا نزدیک قله کوه کشت محصولات کشاورزی همچون گندم و کلزا مشاهده می شود، کشت گندم و کلزا مستلزم شخم سطح خاک و سست شدن بستر خاک می شود از سوی دیگر شیب زمین در مناطق کوهستانی باعث شده با اندکی بارش و شروع رواناب باعث رانش زمین و تخریب دیگر درخت ها شده و این عوامل به تشدید سیلاب در منطقه بیشتر کمک می نماید
تاثیر سیلاب به روستا
تفاوت سیلاب در قیاس با زلزله، امکان بازسازی مساکن روستایی در مواجه با زلزله است اما سیلاب باعث تخریب زیر ساختهای روستایی می شود، معیشت بسیاری از روستائیان به کشاورزی و دامپروری وابسته است بروز سیلاب باعث تخریب خاک و کاهش عملکرد محصولات در آینده خواهد شد. در حادثه سیلاب گلستان در سال 1397-1398 شاهد به زیر آب رفتن محصولات کشاورزی و از بین رفتن سطح زیادی از محصولات کشاورزی و مدفون شدن گندم ها و کلزاهای فراوان در زیر 2 متر آب گل آلود می باشیم و این عامل در آینده باعث عدم عملکرد مناسب محصولات کشاورزی خواهد شد. و عوارض سیلاب شاید تا چندین و چند سال دیگر نمایان باشد و هیچوقت محیط طبیعی روستا به حالت اولیه خود باز نگردد.
اقدامات
حال که سیلاب برای چندین بار استان گلستان را متاثر کرد، سوالی که مطرح است اینکه باید چه کنیم؟ مسلما این سیل اولین و آخرین سیلاب در گلستان نخواهیم بود و بازهم شاهد حوادث مشابه در اینده خواهیم بود بنابر این اقدامات زیر پیشنهاد می شود
1- عزم جدی در مقابله با تخریب حریم رودخانه، ویلا سازی در حاشیه رودخانه ها
مدیران تا زمانی که تعارفات خود را کنار نگذارند و در برخورد با قانون گریزان قاطع عمل نکنند دود این حوادث بیشتر به چشم عامه مردم خواهد رفت
2- مقابله با جنگل خواران، کوه خواران و عدم اعطای مجوز به احداث کارخانه در حاشیه کوه
3- استفاده از مدیران کارآمد، علمی گرا و جوابگو در پست های مرتبط
تا زمانیکه که نخواهیم باور کنیم مدیریت یک هنر است و هنرمند نیازمند تبحر و تخصص کلیدی است، هیچ راهی به سرانجام نخواهد رسید. وجود مدیران نامرتبط و سنتی گرا آفت عملکرد در مقابله با حوادث شده است و همواره این امر موجب نارضایتی در بین عامه مردم می شود. مدیری که در مواقع بحرانی از دسترس خارج می شود نمی تواند دردی را دوا کند و بهتر است اعطایش را به لقایش سپرد
4- توجه به یافته های علمی و دانشگاهی
هر موقعه ما به دانشگاه پشت کرده ایم، چوبش را هم خورده ایم، در بسیاری از کشورهای پیشرفته، دانشگاه ها مجری اقدامات مدیریتی می باشند اما در ایران بخش اجرایی میانه خوبی با مراکز تحقیقاتی نداشته و ندارند و همین عامل باعث بروز مشکلات فراوان مدیریتی می شود
در یک نگاه کلی می توان گفت هر عملی، عکس العملی را در پی خواهد داشت، تا زمانی که ما نخواهیم باور کنیم طبیعت انتقام گیر خواهد بود نمی توانیم در مدیریت بحران مخاطرات طبیعی موفق باشیم. طبیعت با ما دوست است اما وقتی بخواهیم تخریبش کنیم آنموقعه طبیعت قهار خواهد شد و در قهر طبیعت همه ضرر خواهیم کرد.
با تشکر حسین زینتی فخرآباد
دانشجوی دکتری جغرافیا-برنامه ریزی روستایی دانشگاه تهران