تعیین متولی توسعه روستایی و تشکیل سازمان یا وزارتخانه ای در این حوزه به عنوان یکی از مهمترین مباحث سالیان اخیر در ارتباط با توسعه روستایی بوده است و تاکنون طرح های مختلفی از جمله طرح جامع عمران و توسعه روستایی، وزارت توسعه روستایی، طرح جامع توسعه روستایی کشور و... مطرح شده است، با این وجود مطابق با ابلاغیه برنامه هفتم، بخش مسکن و ماده 51 برنامه، دولت مکلف است ظرف دو سال سازمان امور عشایر را به سازمان پیشرفت و آبادانی روستاها و امور عشایری تغییر دهید و چارچوب تعیین کند که امور روستایی و عشایری توسط این سازمان صورت پذیرد.
بر اساس اصلاحات بند (الف) ماده ۵۱ لایحه مذکور، به منظور تمرکز امور روستاها و عشایر، افزایش جمعیت روستاها و توزیع متناسب جمعیت بین آنها، مهاجرت معکوس، رونق تولید، تنوع بخشی تولید با ایجاد زنجیره تأمین و ارزش و ایجاد زیرساخت تولید و تأمین معیشت و درآمد پایدار روستاییان و عشایر و ارتقای نقش آنان در اقتصاد ملی، پیشرفت و عمران و رفع فقر و محرومیت از روستاها و جامعه عشایری و بهبود کیفیت زندگی آنان و تحقق عدالت و احیای فرهنگ جهادی با مدیریتی توانمند و مسئول و پاسخگو، وزارت جهاد کشاورزی مکلف است تا پایان سال دوم برنامه نسبت به موارد زیر اقدام قانونی به عمل آورد.
بعد از ابلاغ برنامه هفتم، در حوزه توسعه روستایی، صاحب نظران و دست اندرکاران توسعه و برنامه ریزی روستایی دیدگاههای خود را در این حوزه مطرح نمودند و در این رابطه دو نشست تخصصی برگزار گردیده است و موافقین و مخالفین و طراحان برنامه دیدگاههای خود را مطرح نموده اند.
دیدگاه موافقان و مخالفان در خبر پایگاه توسعه روستایی
مرکز مطالعات توسعه روستایی، در مرداد و شهریور 1403 فرصتی را فراهم آورد تا صاحبنظران دیدگاههای کارشناسی خود را ارائه دهند و بر همین اساس 6 سخنران از دستگاههای مختلف شامل (مرکز پژوهش های مجلس، مهندسین مشاور، بنیاد مسکن و متخصصان برنامه ریزی روستایی) رویکردهای خود را مطرح نمودند.
دیدگاههای نشست اول
بهزاد دوستی سبزی پژوهشگر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی سخنرانی خود را با موضوع زمینههای شکلگیری سازمان پیشرفت و آبادانی امور روستایی و عشایری آغاز نمود. وی در ابتدا وظایف دولتهای محلی در ابعاد اقتصادی و اجتماعی را که عمدتاً شامل حفظ سرمایههای اجتماعی، سرمایهگذاری، توسعه گردشگری و اشتغال برشمرد و در ادامه گذر از نظام برنامهریزی متمرکز به سمت نظام دوسویه و تعاملگرا را مستلزم توجه همهجانبه به توسعه روستایی دانست و ضمن تبیین وضع موجود بر این نکته تأکید کرد که بر اساس آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران بهطور میانگین هر ده سال جمعیت روستایی ده درصد کاهشیافته است.
دوستی سبزی در راستای رفع این چالشها به راهکارهای قانونی ارائهشده در برنامههای ششم و هفتم اشاره و بیان کرد که در برنامه ششم جز 3 بند 27 مدیریت یکپارچه امور روستایی را بهعنوان راهکار کاربردی برشمرد که این اقدام اجرایی نشده و در سال 1393 معاونت مناطق محروم و کمتر توسعهیافته به معاونت توسعه روستایی تغییر نام داد اما نتوانست به اهداف از پیش تعیینشده دسترسی پیدا کند و در برنامه هفتم ماده 51 تشکیل سازمان پیشرفت و آبادانی امور روستایی و عشایری ذیل وزارت جهاد کشاورزی، بهعنوان راهکار رفع چالشهای مدیریت توسعه روستایی بیانشده است.
محمدعلی حامدی، رئیس هیئتمدیره شرکت مهندسین مشاور رویان سخنرانی خود را با موضوع الزامات و چالشهای مدیریت توسعه یکپارچه روستایی در ایران آغاز نمود. در ابتدا به تعریف مفاهیم پایهای مانند "ادراک فضایی روستا" و تأثیر تحولات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فناورانه بر ساختار و کارکردهای روستایی اشاره و تأکید داشت که اهمیت و ضرورت یکپارچگی در توسعه روستایی بهویژه در پیوند با روندهای توسعه شهری و منطقهای بیشازپیش باید موردتوجه قرار بگیرد.
رئیس هیئتمدیره شرکت مهندسین مشاور رویان در بخش دیگر از سخنان خود ضمن آسیبشناسی وضعیت فعلی مدیریت توسعه روستایی، به چهار مؤلفه کلیدی در حوزههای یکپارچه نگری به مفهوم روستا، توسعه کشاورزی، کارکردهای فضایی و اقدامات کالبدی پرداخت. همچنین به تفرق نهادی در برنامهریزیها و مدیریت روستایی اشاره کرد و مشکلات مربوط به تعدد مراکز تصمیمگیری و عدم انسجام نهادی را مورد نقد قرار داد.
وی افزود: سیاستگذاری روستایی و توسعه کشاورزی در کشورهایی از قبیل انگلیس و امریکا تنها به کشاورزی معطوف نشده و در قانون هم بخش کشاورزی تنها باید 60 درصد از امنیت غذایی کشور را تأمین کند. توسعه کشاورزی با هر شرایطی بالاخص در حال حاضر که با بحران آب مواجه هستیم، منطقی نخواهد بود.
حبیب جباری معاون امور آمایش و توسعه منطقهای سازمان برنامهوبودجه، سخنرانی خود را در ارتباط با تشکیل سازمان پیشرفت و آبادانی امور روستایی و عشایری با تأکید بر درس آموختههای برنامههای توسعه روستایی در برنامه پنجم و ششم آغاز و در ابتدا به ضرورت توجه به نهاد توسعه روستایی در برنامه پنجم بند الف ماده 15 و ماده 27 برنامه ششم تأکید و به این مهم اشاره کرد که ایجاد سازمان توسعه روستایی و مدیریت یکپارچه توسعه روستایی نتوانست موفق باشد و این عامل باعث شد که نگاه به روستا به حاشیه رانده شود.
جباری در بخش دیگر از صحبتهای خود به تحلیل ماده 51 برنامه هفتم و ارزیابی اقدامات انجامشده پس از انقلاب در حوزه روستا پرداخت و بیان کرد که عمدتاً در حوزه ساختاری، بجای اصلاح به سمت ایجاد ساختار رفتهایم که این امر خود باعث بروز موازیکاریها در بین دستگاههای مختلف شده است.
معاون امور آمایش و توسعه منطقهای سازمان برنامهوبودجه در بخش پایانی صحبتهای خود به این نکته تأکید کرد که نظام اداری ایران، بخشی است و بوروکراسی اداری در حوزههای مختلف پیچیدگی دارد که این امر خود باعث سردرگمی و عدم تحقق برنامهها شده است. وی در خصوص سازمان پیشنهادی نیز سناریوهایی را مطرح نمود که ازجمله آنها میتوان به توجه به جایگاه شورای عالی توسعه جهاد سازندگی و رایزنی با مجلس جهت اصلاح و بازنگری طرح تدوینشده، اشاره نمود.
مشاهده کامل فیلم و خبر نشست اول
دیدگاههای نشست دوم
اسمعیل زیارتی نصرآبادی، معاون برنامهریزی و توسعه مدیریت منابع انسانی شورای عالی استانها سخنرانی خود را با موضوع چالشها و نقد سازمان پیشنهادی پیشرفت و آبادانی امور روستایی و عشایری آغاز و بر لزوم توجه سیستمی به موضوع توسعه روستایی و عدم تمایز بین روستا و شهر و تحقق پیوندهای روستاشهری اشاره کرد و به این نکته تأکید داشت که عدم موفقیت توسعه روستایی به دلیل رویکرد تفرق گرایی است و رویکرد اصلی برای تحقق توسعه یکپارچه روستایی را مقابله، عملگرایی دانست. وی فلسفه شکلگیری شورای عالی جهاد سازندگی و توسعه روستایی را هماهنگی و یکپارچگی در سیاستها، اجرا و نظارت برشمرد که نتوانست به اهداف خود برسد. او استفاده از سر وزیر (وزیر متولی) برای حوزههای مختلف را بهعنوان موضوعات چندبخشی برشمرد و در تکمیل صحبتهای خود ضمن مخالفت با تشکیل سازمان به این نکته اشاره کرد که با ارتقاء معاون توسعه روستایی به معاونت توسعه روستایی ریاست جمهوری، نیازی به شکلگیری نهادهای موازی وجود ندارد.
در ادامه این نشست، حجت ورمزیاری عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران ، سخنرانی خود را در رابطه با ضرورتها و الزامات و ساختار تشکیل سازمان توسعه روستایی آغاز و به ذکر اصول حکمرانی روستایی و رویکردهای حکمرانی و ضرورت تشکیل سازمانی برای تحقق اصول حکمرانی پرداخت. ورمزیاری، پراکندگی و انزوای جغرافیای روستاها را از چالشهای پیشروی مدیریت روستایی دانست و عدم پیگیری چالشها و مسائل روستایی به نسبت مسائل شهری را یکی دیگر از چالشهای حوزه توسعه روستایی برشمرد و تأکید داشت که جوامع روستایی دارای سرمایه اجتماعی است و این یک مزیت نسبی در مقایسه با جوامع شهری است و بااینحال تنوع شغلی روستاها به نسبت شهرها کمتر است. او در بخش دیگر صحبتهای خود بهضرورت شنیدن صدای روستاییان و لزوم هماهنگی برای برنامهریزی، اجرا و نظارت اشاره و بیان داشت که در برنامههای توسعهای و سیاستهای ابلاغی همواره به روستا و کشاورزی توأمان پرداخته شده است، همچنین در ارتباط با تدوین اساسنامه تعاون روستایی به تحقق مشاغل و درآمدهای غیر کشاورزی پرداخت.در ادامه به این نکته تأکید کرد که 60 درصد اقتصاد و اشتغال روستایی معطوف به کشاورزی و صنایع وابسته است. وی توجه به کرامت و معیشت کشاورزان و توجه به عدالتگستری در حوزه کشاورزی را از اولویتهای تحقق توسعه روستایی دانست. وی در بخش پایانی صحبتهای خود، معیار و اصول تعیین متولی را اقتدار، مناسبت و مشارکت مردمی (نظارتپذیری) بر شمرد و به این نکته اشاره داشت که این سازمان در سه سطح ملی، منطقهای و محلی و ستاد ملی ارزیابی و راهبری توسعه روستایی و عشایری کشور زیر نظر رئیسجمهور با حضور اعضا از دستگاههای مختلف و کمیتههای استانی و شهرستانی در راستای ارزیابی برنامهها و اقدامات شکل خواهد گرفت و در فرایند اجرایی آن تمامی سازمانها مشارکت خواهند داشت.
در ادامه، *علی خوئینی مدیرکل دفتر امور فنی و تهیه طرحهای عمرانی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی* ، به ارائه الگوی مطلوب مدیریت توسعه یکپارچه روستایی با تأکید بر ارزیابی سازمان آبادانی و پیشرفت امور روستایی و عشایری پرداخت. او در ابتدا نظام مدیریت روستایی در ایران را مورد ارزیابی و بیان داشت که در ساختار مدیریت روستایی قبل و بعد از انقلاب اسلامی سازمانهای مختلفی از جمله وزارت کشاورزی، وزارت عمران و توسعه روستایی و وزارت مسکن و عمران روستایی عهدهدار بودند و بعد از انقلاب، بنیاد مسکن، جهاد سازندگی و وزارت جهاد کشاورزی ایفای نقش نمودند.
خوئینی مهمترین چالشهای حال حاضر مناطق روستایی را تمرکزگرایی، بخشینگری و فقدان نگاه جامع و یکپارچه به روستا برشمرد و ضمن اشاره به دیدگاه اشتباه تشریح و تعلل به جای تحلیل و تامل، به ارزیابی نظام اجرایی و سیاستگذاری روستایی قبل از انقلاب تاکنون پرداخت و به تهیه و اجرای طرح آبادانی و پیشرفت منظومه روستایی در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی اشاره داشت. ایشان در بخش پایانی سخنرانی خود، الگوی مطلوب مدیریت روستایی را مدیریت یکپارچه به جای مدیریت واحد دانست که در آن مدیریت تولید توسط جهاد کشاورزی، مباحث اجتماعی و سیاسی توسط وزارت کشور و امور عمرانی و کالبدی نیز توسط بنیاد مسکن و با سیاستگذاری و هماهنگی در بعد کلان توسط معاونت مناطق محروم ریاست جمهوری محقق میگردد.
مشاهده کامل فیلم و خبر نشست دوم
در ادامه هفته گذشت طرح جامع توسعه روستایی کشور توسط نمایندگان مجلس شامل 41 نفر از اعضای کمیسیون کشاورزی جهت ارائه در صحن مجلس ارائه شده است که در این طرح، سازکار های اجرای سازمان متبوع و بازخوردها منعکس شده است که می توان فایل را دریافت نمود
در واقع می توان چنین استنباط نمود که مسئله توسعه روستایی و تعیین سازمان متولی همچنان به عنوان یکی از بحث های داغ این حوزه به حساب می آید و موافقان و مخالفان استدلال های خاص خود را مطرح می نماید و پایگاه توسعه روستایی پرونده این سازمان را بطور مستمر دنبال خواهد نمود تا بتواند نقشه راهی در راستای تحقق توسعه روستایی ارائه دهد
ضمن تشکر از همه دست اندرکاران تهیه این طرح ( *طرح جامع توسعه روستایی کشور* )، نکات و پیشنهادات ذیل را باستحضار میرساند:
1- *ایدههای خوبی* در این طرح مطرح شده است نظیر: - به منظور تحقق یکپارچگی در امر سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت امور مناطق روستایی و بسیج امکانات و استعدادهای مردم و دستگاههای اجرائی مربوطه جهت رشد معنوی و مادی روستاییان، سازمان توسعه روستایی کشور ایجاد میشود. - لزوم تدوین، اجرا و بازنگری سند راهبردی و "برنامه اقدام ملی توسعه روستایی" - ایجاد هماهنگی بین نهادها و دستگاههای اجرائی و سازمانهای مردمنهاد و غیردولتی در سطوح ملی، منطقهای و محلی برای تحقق طرحها و برنامههای توسعه روستایی - تدوین شاخصهای پیشرفت همهجانبه مناطق روستایی و ارزیابی آنها و پایش شکاف شهری-روستایی - تأمین موجبات توسعه و تقویت تعاون در مناطق روستایی و تدوین و اجرای برنامه توسعه و توانمندسازی تشکلهای روستایی با اجتناب از دخالت در امور آنها - نوسازی و بهبود و ارتقای نظامهای بهرهبرداری کشاورزی و اجرای قوانین و مقررات مربوطه - ارتقای مهارتهای حرفهای و برنامه ریزی در بین روستاییان و پرورش رهبران محلی - تنوعبخشی به مشاغل، کاهش بیکاری و اشتغال ناقص و بهبود فضای سرمایهگذاری و کسب و کار در مناطق روستایی - ارتقای ضریب نفوذ دانش در بنگاههای خُرد، کوچک و متوسط روستایی - بهبود کارایی و اثربخشی مدیریت محلی روستایی از طریق تقویت شوراهای اسلامی روستا و دهیاریها با همکاری شورای عالی استانها - سازماندهی دفاتر ICT روستایی به منظور توسعه خدمات دولت الکترونیک از جمله در حوزههای صدور مجوزها، بانکداری، پزشکی و آموزش از راه دور با همکاری و تأمین محتوا توسط دستگاههای اجرایی ذیربط - ارتقای توانمندیهای زنان روستایی به ویژه در زمینه توسعه کسبوکارهای خانگی - حفظ و ارتقای هویت مناطق روستایی به ویژه با همکاری سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و نظارت بر ساماندهی سیما و منظر روستاها مطابق با الگوی معماری اسلامی- ایرانی - تدوین دستورالعمل توسعه بانکداری بنگاههای خُرد، کوچک و متوسط روستایی مبتنی بر ابزارهای نوین تأمین مالی - بهبود بازار محصولات کشاورزان و روستاییان از طریق توسعه زنجیرههای ارزش فقرزدا با محوریت تشکلهای فراگیر مردمی - استقرار نظام فنی روستایی کشور - تدوین دستورالعمل استقرار نظام برنامه ریزی محلی روستایی به منظور تحقق مشارکت حقیقی روستاییان در نیازسنجی و اولویتبندی طرحهای توسعه روستایی در «چارچوب برنامههای محلی پیشرفت و آبادانی دهستان» - لزوم پایش مستمر وضعیت روستاهای کشور و شناسایی میدانی مشکلات مربوطه و انعکاس رسانهای آنها - ایجاد سامانه دیدهبان ملی روستایی - اجرای طرحهای منظومه روستایی - راه اندازی دفاتر اقتصاد مقاومتی با ماهیت غیردولتی و غیرانتفاعی در مناطق روستایی و عشایری - دفاتر اقتصاد مقاومتی مجازند بنگاههای اقتصادی صادراتگرا یا با فناوری پیشرفته را اجرا و به - یکی از روشهای فروش به قیمت تمامشده و یا اجاره بهشرط تملیک، به متقاضیان، با اولویت تشکلهای - فراگیر کشاورزان و روستاییان واگذار نمایند. - و ... ولی بدلایل مختلف، اجرایی شدن همه آن ایدههای خوب توسط *یک سازمان تازه تاسیس* (سازمان توسعه روستایی کشور) که در *زیرمجموعه وزارت جهاد کشاورزی* ایجاد خواهد شد، *امکان پذیر نیست* . طبق این طرح، *21 وظیفه سنگین و سخت* به این *سازمان جدید* محول خواهد شد (وظایف مهمی که میتوان با استفاده از ظرفیت نهادهای موجود، آنها را پیاده سازی و اجرا نمود و نیازی به *فرصت سوزی* و *تاسیس یک سازمان جدید* ندارد).
2- ایجاد یک سازمان مستقل بعنوان *متولی امور توسعه روستایی* ، ایده خوبی است ولی *مشکل اصلی روستاها* ، نداشتن یک متولی واحد نیست بلکه تبعات مسایل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی که در *سطح کلان* مطرح هستند، بر اوضاع و شرائط روستاها نیز تاثیرگذار هستند (در *فایل پیوست* ، به تعدادی از موانع و چالشهای اصلی توسعه روستایی در ایران اشاره شده است).
3- تا وقتی که *نقشه راه توسعه کشور* مشخص نشود و در آن نقشه راه، *نقش و سهم روستاها* مشخص نشود، نمیتوان انتظار داشت که *وضعیت روستاها* ساماندهی مناسبی داشته باشد.
4- تا زمانی که مشکلات ناشی از غلبه *اقتصاد رانتی* در کشور، *قاچاق کالا* ، *فساد اداری* ، *ضعف سرمایه اجتماعی* و *ضعف فرهنگ کار* و تلاش در کشور حاکم است *نمیتوان انتظار داشت که روستاها آباد شوند.*
5- در حال حاضر، *مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان* از *کمبود نیروی انسانی متخصص* و کمبود سایر منابع و تجهیزات مورد نیاز رنج میبرند و *توان انجام وظایف سازمانی خود را ندارند* . چطور میتوان انتظار داشت که طبق ماده 7، *مراکز جهاد کشاورزی و توسعه روستایی دهستانها بتوانند به وظایف کلیدی خود عمل کنند؟!* (ماده ۷- مراکز جهاد کشاورزی و توسعه روستایی دهستانها موظفند نسبت به برنامه ریزی و نظارت بر فعالیتهای آموزش و ترویج کشاورزی و روستایی با تأکید بر بسیج و سازماندهی بخش خصوصی، دانش آموختگان و سازمانهای مردمنهاد؛ توانمندسازی روستاییان در زمینه مهارتهای برنامه ریزی مشارکتی، حقوق تعاون و توسعه تشکلها؛ بسیج کلیه امکانات برای اجرای سیاستها و برنامههای خودکفایی و الگوی کشت در عرصههای کشاورزی؛ جمعآوری اطلاعات و تدوین گزارشهای نظارتی مورد نیاز و استقرار نظام برنامه ریزی محلی اقدامات لازم را به عمل آورند).
6- هر چند کلمه *روستا* از *رُستن* و *رویش* می آید و فعالیتهای کشاورزی را به ذهن متبادر می کند ولی الان *شرائط اقلیمی و محیطی و فرهنگی و اجتماعی تغییر نموده* و بدلایل مختلف، *نرخ مهاجرت از روستاها* افزایش یافته و بسیاری از روستاها فقط نقش *خوابگاه* (محل استراحت شبانه) را برای *کارگران* و فعالانی دارند که در طول روز *در سطح شهر* فعالیت می کنند ولی توان مالی لازم برای اجاره و یا خرید مسکن در شهر را ندارند لذا به روستاهای همجوار شهر پناه برده اند. بنابراین *گره زدن سرنوشت روستاها* به *سیاستهای بخش کشاورزی* و تاسیس " *وزارت کشاورزی و توسعه روستایی* " جای تأمل دارد. 6- *تمرکززدایی* و *تفویض اختیار* به واحدهای سازمانی کوچکتر، ایده خوبی است ولی سپردن امور توسعه روستایی و *تدوین الگوی کشت* (که یک مسئله ملی است و با *سیاستهای ملی واردات و صادرات کالا* مرتبط است) به یک *مرکز خدمات جهاد کشاورزی و توسعه روستایی* فعال در سطح *دهستان* ، اصلا سیاست درستی نیست و کارآیی لازم را ندارد. با توجه به ساختار تشکیلاتی و *تقسیمات سیاسی موجود* ، مناسبترین واحد برنامه ریزی برای بخش کشاورزی و توسعه روستایی، *واحد شهرستان* است و نه تقسیمات جزئی تر بخش و دهستان (در حال حاضر، هر شهرستانی دارای *کمیته برنامه ریزی* و کارگروههایی است که زیرنظر *شورای برنامه ریزی و توسعه استان* فعالیت میکنند و بهتر است از همین ظرفیت قانونی استفاده شود).
7- در تشکیل سازمان توسعه روستایی کشور از ظرفیت *سازمان تعاون روستایی* (که سهامداران عمده آن از بخش خصوصی و تعاونیها و تشکلهای بهره برداری در حوزه کشاورزی و دامپروری است) و *موسسه آموزش و ترویج کشاورزی* استفاده خواهد شد که بنظر امکان پذیر نیست و *سهامداران شرکتهای تعاونی* عضو سازمان تعاون روستایی با آن *مخالفت* خواهند نمود. (تبصره ۲- سهام شبکه تعاونیهای روستایی از سازمان مرکزی تعاون روستایی کشور، ظرف حداکثر یک سال از لازمالاجراء شدن این قانون، از محل داراییهای سازمان مذکور به این شبکه واگذار میشود. فروش و تغییر کاربری این داراییها، تنها به شرط تبدیل به احسن در محدوده کاربری انبارداری و فرآوری و بازاریابی محصولات کشاورزی و روستایی مجاز است.)
8- در تهیه این طرح، اشاره ای به نقش *سازمان شهرداریها و دهیاریها* (وابسته به وزارت کشور) نشده است. همچنین نقش سایر بازیگران کلیدی نظیر *بنیاد مسکن* ، سازمان *بسیج سازندگی* ، اردوهای جهادی، *بنیاد علوی* ، *بنیاد برکت* ، سایر نهادهای حاکمیتی و یا وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (نظیر *قرارگاه محرومیت زدایی* امام حسن مجتبی ع) مشخص نیست و مطمئنا یک سازمان زیرمجموعه وزارت جهاد کشاورزی نمیتواند *نقش راهبری* در بین *نهادهای حاکمیتی* بانفوذ و قدرتمند فوق الذکر را داشته باشد.
9- طبق این طرح، *معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم* معاون اول رئیس جمهور به "ستاد ملی ارزیابی و راهبری توسعه روستایی و عشایری کشور" تغییر نام می یابد (جایگزین " *شورای عالی جهاد سازندگی، امور عشایر و توسعه روستایی* " میشود) و اعتبارات و بودجه سالیانه آن به سازمان جدید اختصاص می یابد. تجربه 6 دهه گذشته حاکی از آن است که بدلایل مختلف، بسیاری از *ستادها* و *کمیته های هماهنگی* ، کارآمدی و اثربخشی لازم را نداشته و *موفق نبوده اند* که در *فایل پیوست* ، به تعدادی از دلایل آن اشاره شده است.
10- در سطح استان، *اداره کل توسعه روستایی* ایجاد خواهد شد و *از جامعه عشایری غفلت شده است.*
11- طبق ماده 5 این طرح، ادارات کل توسعه روستایی استانها میبایست نسبت به *ارزیابی عملکرد* و اثربخشی طرحها و برنامههای دستگاههای اجرائی در زمینه توسعه روستایی، اقدامات لازم را به عمل آورده و به صورت فصلی *گزارش کاملی* از اقدامات خود و عملکرد دستگاههای اجرائی مربوطه را به *استانداریها* ارسال نمایند. استانداران بر اساس گزارش ادارات کل استانها، مأموریت پیگیری اجرای طرحها و برنامههای مربوط به امور توسعه روستایی را تا حصول نتیجه نهایی بر عهده دارند. سازمان مکلف است مسائل و موضوعات ملی را به ستاد ملی و مجلس شورای اسلامی ارسال نماید. بنظر میرسد که یک *دوگانگی* در ارتباط اداری *اداره کل توسعه روستایی استان* با *سازمان جهاد کشاورزی* استان و *مجموعه استانداری* وجود دارد و ممکن است برخی اختلافات مدیریتی و سلیقه ای بروز نماید.
12- با توجه به اینکه در حال حاضر، *طرح آبادانی و پیشرفت منظومه روستایی* توسط *بنیاد مسکن* در دست مطالعه و تهیه می باشد، نقش *اداره کل توسعه روستایی استان* در این خصوص چیست؟ آیا این دو دستگاه اجرایی با هم هماهنگ میشوند و همکاری میکنند و یا اینکه فقط اداره کل توسعه روستایی استان مسئول تهیه طرح منظومه خواهد بود؟
این پرونده همچنان باز است و ادامه دارد....
دیدگاههای خود را با ما در میان بگذارید